رهرویی می گفت گر بودم خدا درد و غم میشد ازین دنیا جدا
در همین لحظه بیامد آیه ای گفت از بهر چه در این ناله ای ؟
گفت از ظلم و ستم در ناله ام از همان فقر و خطر در خانه ام
نیست مارا هیچ یار و یاوری ای خدا اینگونه بر ما داوری ؟
پاسخ آوردش خدا ای بنده جان اختیارت داده ام در این جهان
گر به کارت عیب و تغییر آورم بنده ی خود را به تحقیر آورم
نیست هیچ فرقی در اینصورت عزیز با همان حیوان و چوب و سنگ ریز
سلامت میکنم گیرم جوابش
که بنده حال کنم اندر خواصش
در این بی پولی و کالا گرانی
که از لطفش سالم درنمانی
گر این مطلب زبنده تو بدانی
ز بحران اقتصادی درامانی
نترس جانم نمی گیرم زتو باج
نه کارت سوخت میخواهم نه کارت شارژ
گذشت از ما دوران جوانی
در آن دوران که هیچ از هیچ ندانی
غلق دارد زمانه جور و واجور
گر آن را تو ندانی هست ناجور
اگر رفتار کنی با مردم هرجور
در آخر بر زمین پخشی چه بدجور
دگر باز کن چشمانت نباش کور
ببین حرفای من را هم چو یک نور
زرفتار خوش و کردار ساده
چنان پرتت کند بیرون ز جاده
اگر خواهی روی در مجلس شاه
بباید داشته باشی صورت ماه
ماشینت حداقل یک پرادو
و یک وانت بدنبال پر زکادو
نترس این کادو ها از جیب نرفته
که ضربدر صد شده بر آن نشسته
بباید خدمت شاه درآیی
به تعظیم و سجود و خود نمایی
و بر پشتت ده بیستا از غلامان
درون دستشان کادو فراوان
کنار شاه روی با گریه و اشک
بسازی سیلی از اشک دم مشک
بگویی روزگار بی رحم و سخت است
که هر کس مایه دارد نیک بخت است
اگر لطف کنید پست و مقامی
که من خارج شوم زین گدایی
فقط فکرم بود آسایش خلق
ز آرامش شود پر غرب تا شرق
بسازم در میان خلق فرهنگ
که هر کس محترم باشد چو سرهنگ
نباشد هیچ کس محتاج نانی
درون کوچه ها خالی ز جانی
ز مردم مالیات ده برابر
بسازم عدل یکسان و برابر
سر کار میفرستم هر برادر
صدور نفت بیشتر ، بی صدا تر
بسازم هم چو فولاد سپاهی
که نتوان بگذرد ابر سیاهی
برای مردمان راه رهایی
زمشکل صعب و سختی یک دوایی
رسانم هرکسی را به نوایی
کنم هر مردمی را کربلایی
رعایا با شهان هر دو مساوی
نماند هیچ کس بهر سرابی
ببیند این سرا را هم چو جنت
بر هیچ کس نباشد کفر و لعنت
روند هر روز مردم صفا سیتی
نکشد هیچ کس ظلمی ز گیتی
خلاصه عرض کنم خدمتگذارم
اگر شغلی دهید سپاسگذارم
و آن هنگام، تو صاحب پستی
سر هر برج میگیری مزدی
و یک شب ره صد ساله رو برو
خزائن را به کول انداز و دررو
ده پونزده روز مقیم کشوری شو
پاشو تفریح کن و ببر حالشو
برو اتریش دبی لندن و پاریس
بدان هر خواسته ای با پول کاریست
برو سمت لهستان ارمنستان
عربستان یمن ، ترکمنستان
قطر هند و مراکش بلغارستان
کویت اردن ،به اوکراین افغانستانگر در این دنیا پر از درد و غم است این بشر مسئول رفتار خود است
نظرات شما عزیزان: